Saturday, June 11, 2005

زندگی


در فکر فرو رفته بودم که چرا تمام لباس های من زرد شده اند....
قبلا هنگامی که در خوابگاه زندگی می کردم و هر چند هفته یک بار خانه می رفتم، لباس های چرکم را هم با خود به خانه می بردم و مادرم آنها را می شست. از زمانی که خودم صاحب خانه شده ام –که چند هفته ای بیشتر نیست- دیگر بنا بر این است که همه کارهایم را به تنهایی انجام بدهم. بعد از چند هفته زندگی مجردی دیگر لباس تمیزی در کمد من باقی نمانده بود و من چاره ای جز رخت شویی نداشتم. همه لباس هایم را که کوهی بودند، درون یک تشت جا کردم و روی آنها آب ریختم. شنیده بودم که لباس را قبل از شستن باید خیساند. تجربه من از لباس شویی محدود می شد به دیدن زنهای خانه دار در فیلم ها که کهنه *هی بچه شان را در یک تشت چنگ می زدند. شب، قبل از خواب همین کار را کردم و خوابیدم. فردای آن روز ماجرا را برای چند نفر از دوستانم گفتم و آنها هم فراوان خندیدند: "مگه لباس تعویض روغنیه که خیسوندی؟". ماجرا به اینجا ختم نشد. شب آن روز هم چون حوصله نداشتم لباس ها را نشستم. بجای دو ساعت شد دو روز. شب دوم هیچ چاره ای جز شستن لباس ها نبود. رفتم حمام سراغ لباس ها. همه ته مایه زرد رنگی به خود گرفته بودند. تنها دلیلی که برای آن به ذهنم می رسید ماندن بیش از حد لباس ها در آب بود. دانه دانه لباس ها را ناشیانه می شستم و می دیدم که رنگ زرد بیشتر می شود. تقریبا لباس ها تمام شده بودند. یکی از چند تای باقیمانده را از تشت در آوردم که چشمم به چیزی افتاد.... زیر همه لباس ها یک تی شرت زرد رنگ قرار داشت. مدت خیره خیره به آن لباس زرد نگاه کردم و یاد حرف مادرم افتادم که می گفت لباس های رنگی را باید جدا از سایر آنها شست.
وقتی دوستانم می فهمند که من به تنهایی زندگی می کنم چشمانشان برق می زند و نیششان تا بنا گوش باز می شود: "خونه خالی؟؟؟ مکان؟؟؟". جای تاسف است که جوان ایرانی از خانه مجردی فقط استفاده مکانی آن به ذهنش می رسد. هنگامی که زندگی مجردی را شروع می کنید روزهای اول غذای شما عبارت است از پیتزا، ساندویچ و همبرگر. بعد که ده روز از برج می گذرد می فهمید که با این تفاسیر ماه را به نیمه هم نمی توانید برسانید. بعد شروع به خرید اقلامی مانند تخم مرغ، تن ماهی و کنسرو لوبیا و قارچ می کنید. البته ماکارونی هم غذای خوبی است ولی پختن آن احتیاج به حد اقل تخصصی دارد که شما همان را هم ندارید؛ چه برسد به پختن قرمه سبزی یا چیز های دیگر. اگر هنوز هم حسرت خانه خالی به دلتان مانده من حاظرم که در اختیارتان بگذارم، ولی در ازای آن باید نهار و شام من را تدارک ببینید.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

L10 Web Stats Reporter 3.15
LevelTen Hit Counter 3.15 LevelTen Hit Counter - Free PHP Web Analytics Script
LevelTen dallas web development firm - website design, flash, graphics & marketing